تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۴۰۱/۹/۸
شعر ای هیچ بر هیچ مپیچ
متن شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ را که شعری است منسوب به مولانا و داستانی دارد میتوانید در این مطلب با معنی شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ و ترجمه انگلیسی آن بخوانید و عکس پروفایل و عکس نوشته دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ را دانلود کنید.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – متن شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ که بسیار مشهور و محبوب است را در این مطلب میخوانید اما پیش از هر چیز باید گفت این شعر از مولانا جلال الدین رومی نیست و به او منسوب است. شاعر این شعر مشخص نیست.
ریشه اینکه این شعر را به مولوی نسبت داده اند حکایتی است که در کتاب «ملاصدرا» با ترجمه و اقتباس ذبيح الله منصوری (تاليف هانری کوربن) آمده است. حکایت مولانا و میهمانش شمس تبریزی شمس و تهیه شراب توسط مولوی!
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای (ز بهر) هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
(؟)
عکس پروفایل دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
میگویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانهاش دعوت کرد. شمس به خانهی جلالالدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نمودهای؟
مولانا حیرتزده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟! شمس پاسخ داد: بلی!
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!
– حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
– به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
– پس خودت برو و شراب خریداری کن.
در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محلهی نصارینشین بروم و شراب بخرم؟!
– اگر به من ارادت داری باید وسیلهی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شبها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقهای به دوش میاندازد، شیشهای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محلهی نصارینشین راه میافتد. تا قبل از ورود او به محلهی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکدهای شد و شیشهای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد.
هنوز از محلهی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همهروزه در آن به او اقتدا میکردند رسید.
در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محلهی نصارینشین رفته و شراب خریداری نموده است. آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!
مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد! سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.
زمانی که مردم این صحنه را دیدند و بهویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.
در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بیحیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول میکند. رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است.
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همهی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دستهای او را بوسیدند و متفرق شدند. آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست. تو فکر میکردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایهایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همهی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند. این سرمایهی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
عکس نوشته دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
همچنین بخوانید: اشعار مولانا درباره عشق، فراق، خدا و انسان با عکس نوشته
میتوان گفت مفهوم و معنی شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ با اندیشه خیامی که ارزش نهادن به امور دنیوی و درگیر آن شدن را نکوهش میکند سازگاری دارد.
دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است
سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است
و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است
«حکیم خیام نیشابوری»
متن شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ترجمه دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ به انگلیسی (تحت اللفظی) چنین است:
The wo ld is augh a d i s people a e augh . O augh ! Bo he o augh fo augh !
اما این ابیات دارای تناسب معنایی با این جمل معروف مکبث است.
Ou , ou , b ief ca dle! Life’s bu a walki g shadow, a poo playe ha s u s a d f e s upo he s age a d he is hea d o mo e. I is a ale old by a idio , full of sou d a d fu y, sig ifyi g o hi g.
کاربران عزیز؛ شما میتوانید متن شعر دو قدم مانده که پاییز به یغما برود عکس پروفایل و ویدیو را نیز در ستاره ببینید.
براساس تجارب ۳۰ سالهی دکتر کرمانی رژیم گروهی بهترین راهحل برای حفظ انگیزهی افراد طی رژیم و رسیدن به وزن دلخواه در زمانی کوتاه هست، بیش از ۹۰ درصد افرادی که با برنافیت زیرنظر دکتر کرمانی رژیم گروهی گرفتن به وزن دلخواهشون رسیدن